الگوهای ازدواج  

خواسته ها و آرزوها، روابط درون و برون خانوادگی هم تغییر کرده اند. الگوهای ازدواج حتی عشق و مسایل جنسی و شیوه های تشکیل خانواده دچار تحول شده اند.

 ازدواج برای انسان یک ضرورت انکار ناپذیر است . زن یا مرد در کنار همسر خود به آرامش و آسایش می رسد.علتهای فراوانی وجود دارند که مانع از رسیدن به ازدواجی موفق و سعادتمند میباشند.این علل خانواده را دچار آسیب های جبران ناپذیری کرده است.

الگوهای ازدواج

آموزش به خانواده و الگوهای ازدواج اغلب مباحث مهمی هستند.در جوامع مختلف الگوهای ازدواج متنوعی وجوددارند. مهمترین الگوهای ازدواج در کشور عزیز مان ایران به قرار زیر بوده اند.

۱-عقد قبل از بلوغ

۲-گرفتن تعهد از دختر و خانواده او برای ازدواج با فردی خاص

۳- شیوه های از ازدواج شغار

۴- تعدد زنان بدون رعایت اصول مورد نظر اسلام

۵- فروش دختر از طرف ولی او

۶- ازدواج های فامیلی

۷- ازدواج های مخفی به خاطر ترس یا شرم از فرزندان ویا خانواده

۸- عدم رعایت تناسب سنی در ازدواج

۹- مهری های بسیار سنگین و نامتوازن

۱۰- توقعات نابه جا از همسر

۱۱- آزادیهای بی حد وحصر

۱۲- آرزوهای آرمانی و دست نیافتنی

۱۳- عدم رعایت شرط کفائت در ازدواج

۱۴- ازدواج های متوالی

علاوه برالگوهای فوق در بعضی نقاط دیگر جهان الگوهای دیگری نیز وجود دارند. مانندالگوهای ازدواج آزمایشی و اشتراکی و اجباری وغیره . چنین الگوهای ازدواج نادری می روند تا آسیب جدی به خانواده برسانند.

هرکدام از این شیوه ها و الگوها تاثیر مخصوص به خود را در خانواده ایجاد خواهند کرد. در نتیجه آموزش به خانواده نیاز به تحقیق و بررسی زیادی دارد. بنابراین از مشاوران خانواده و ازدواج  انتظار می رود،مسایل را مورد تجزیه  تحلیل قرار دهند.

تحقیق طلاق والدین :

طی ۱۵ سال تحقیق و مطالعه در باره بچه هایی که والدین آنها طلاق گرفته بودند ، والشتاین(۱۹۹۵)  دریافت که بچه ها خاطره های واضح وروشنی از جدایی پدر و مادر خود به یاد دارند. تقریبا ۵۰درصد از ازدواجهای اول به طلاق ختم می شود(گلیک و لین،۱۹۸۶ ،براون ،۱۹۸۸).

برخی معتقدند که نسبت طلاق به ازدواج با نرخ ۵۰درصد دراصل کمتر از نرخ واقعی است(کاسترو-مورین و بومپاس ،۱۹۸۰).تقریبا ۶۶درصد از ازدواج های اول به طلاق ختم می شود(واکر،۱۹۹۰).

       تقریبا سالانه یک میلیون طلاق در امریکا رخ می دهد که با تمامی اعضای خانواده و نسلهای وابسته به آن و با کل خانواده های هسته ای و گسترده ارتباط پیدا می کند(سیگروهمکاران،۱۹۸۳). پک و منوچهریان (۱۹۸۸)اظهار می کنند که با تغییر شکل اجباری خانواده ، تمامی مراحل بعدی زندگی تحت تاثیر طلاق قرار می گیرد(خانواده درمانی، گلدنبرگ ،ترجمه سیامک نقشبندی و همکاران).

الگوهای ازدواج

      در دهه ۱۹۹۰، در هر سال حدود ۸۰۰۰۰۰ هزار نفر متاهل جان خود را از دست داده اند که همسرانشان پس از سوگواری به ازدواج مجدد احتیاج داشته اند. درهر سال هم بیش از یک میلیون طلاق صورت می گیرد نرخ واقعی طلاق از ۵۰% تا۶۶% است وحدود دو سوم طلاقها در ۱۰ سال اول ازدواج اتفاق می افتد . اکثر این افراد ازدواج مجدد می کنند(گلادینگ،۱۳۸۲صص۳۳۳-۳۵۸ ).

    آمار طلاق در ایران :

  درحال حاضر درایران حدود  ۲۵۰۰۰۰۰ نفر جوان بالای سن ازدواج ۲۷ –۲۹ سالگی وجود دارند که ازدواج نکرده اند. در ۹ ماه منتهی به اسفند ۱۳۸۴ حدود ۶۱۴۰۰۰ ازدواج و ۶۲۰۰۰ طلاق به ثبت رسیده است. در فاصله سالهلی ۷۹تا۸۴ آمار ازدواج ۱۷درصد و آمار طلاق ۴۰ ردصد رشد داشته است(روزنامه همشهری،۲۰ فروردین ۱۳۸۴).

       در سال ۸۵-۸۴ در مناطق کردنشین حدود ۵۰۰ نفر از زنان که ۵۰درصد متاهل و ۵۰درصد مجرد بوده اند  اقدام به خودکشی کرده اند که  دلیل اغلب این خودکشی ها عدم حق انتخاب همسردلخواه وازدواج های اجباری بوده است.

به گزارش سایت خبرگزاری مهر و کانون زنان ایرانی در استان کردستان بطور متوسط هر روز ۵/۵مورد طلاق رخ می دهد و این استان همواره یکی ازسه استان اول کشور از نظر میزان طلاق است وشهر سقز از نظر میزان وقوع طلاق بالاترین مقام را دارد. ازدواج اجباری یکی از عوامل مهم همسر کشی در میان زنان است.

انتخاب همسر و ازدواج:

ما انسانها نیازهای فراوانی داریم که باید به آنها پاسخ دهیم .بعضی از این نیازها لازم است در خارج از خانواده پدری و اعضای نسبی پاسخ داده شود.نیازها نقش بسیار مهمی در زندگی ما بازی می کنند مانند نیاز به اعتماد،نیاز به استقلال نیاز به کارکردن اجتماعی،نیاز به هویت خود و شناخت خود و ده نیاز دیگر.که همه این نیازها در خانواده پدر ی جواب داده می شود .

در بین این نیازها یک نیاز بنام ازدواج وجود دارد که به هیچ و جه در خانواده پدری جوابگو نداردو حتما باید فرد آن را در خارج از خانه پاسخ بدهد.

این نیاز نیاز جنسی است .ازدواج در واقع نیاز جنسی افراد را پاسخ  می دهدو اتفاقا یکی از نیاز های بسیار حساس و جدی انسان به شمار می رود .ازدواج هم یک مرحله از تکامل زندگی انسان است و انسان تا ازدواج ننماید شخصیت او کامل نمی شود و قسمتی از شخصیت او ناقص است بنابراین ازدواج برای همه یک ضرورت است .

نیازهای جنسی:

واضح است که در ازدواج نباید فقط به مسائل جنسی آن پرداخته شود . ارضای نیازهای جنسی تنها یکی از هدفهای ازدواج به شمار می رود .ازدواج بسیار بالاتر از مسایل جنسی است و مسایل جنسی فقط یک صدم از اهداف ازدواج را شامل می گردد .

مسایل عاطفی وروحی وروانی ، نیاز به همراهی در زندگی ،کسب آرامش و آسایش و به قول قرآن مجید سکینه قلبی از جمله مسایلی هستند که در ازدواج مطرحند.غریزه و محبت پدری و مادری یک صفت فطری در انسان است .

خانواده هایی هم هستند که مسایل جنسی ندارند اما با هم زندگی بسیار خوبی دارند.در این نوع خانواده ها زن و مرد  باهمو رابطه جنسی ندارند و مسایل عاطفی و احساسی و روانی بین آنها ردو بدل می شود و شاید تا آخر عمر هم بچه دار نشوندو با گرفتن فرزند خوانده از پرورشگاه نیاز خود را به فرزند رفع کنندو یا نیاز به فرزند از پرورشگاه هم نداشته باشند.

می بینیم در چنین خانواده هایی نیاز جنسی صرف مطرح نیست بنابراین در ازدواج نباید روی سکس و مسائل جنسی تأکید صد درصد شود.هر رشدی نیاز به چند مرحله دارد از جمله ازدواج که باید حداقل فرد از چهار بعد رشد کرده باشد  رشد فیزیکی،رشد معنوی رشد روانی و رشد ذهنی که در جای خود مطرح می گردد.

از نظر روانشناسی نیاز جنسی (ازدواج)بطور قطعی باید برآورد ه شود. اماگروهی می گویندباید درحریم خانواده ای مستقل ودرقالب زن وشوهری باشد وعده ای هم می گویندمنحصراو الزاما نیازی به ازدواج نیست بلکه  فرد می تواند در قالب غیر اسلامی نیازش را به ازدواج رفع نماید .

که درکارگاه الگوی جهانی ازدواج و خانواده مورد بررسی قرار گرفته است.اما ازدواج موفق به محیط امن ،احترام متقابل و حفظ حریم خصوصی نیاز جدی داردو این چنین است که همه ناگزیر به انتخاب همسر و شریک زندگی هستیم .

فهرست مقالات زیر را ببینید وایمیل بزنید تا برایتان ارسال گردد

انتخاب شریک زندگی از هر انتخابی در زندگی مهمتر است . انسان در طول زندگی دست به انتخابهای فراوانی می زند مانند انتخاب پارچه برای لباس،انتخاب وسایل منزل ،انتخاب ماشین ،   انتخاب خانه و دهها انتخاب دیگر . جالب است که در بین همه انتخابها بهترین و مناسبترین آنها را گزینش می کند .آیا براستی در انتخاب همسر و شریک زندگی هم مناسبترین را انتخاب می کنیم؟

شروط ازدواج:

در درجه اول دختر یا پسری که تصمیم به ازدواج می گیرد با ید به بلوغ جسمی ،روانی و اجتماعی رسیده باشد.

بلوغ جسمی:

بلوغ جسمی که در حدود ۱۰ تا ۱۲ سالگی شروع می شود . در دختر ها با بلند شدن ناگهانی قد ،بزرگ شدن سینه ها و شروع قاعدگی مشخص می شود ،همچنین در پسرها با افزایش ناگها نی قد ،رویش مو در صورت و قسمت های مختلف بدن ،کلفت شدن صدا و محتلم شدن مشخص می شود .

در این مرحله از زندگی نوجوان با سن کم و توانایی اندک، نمی تواند مسئولیت های زندگی را بپذیرد و هنوز اوقات بیکاری خود را به بازی با همسالان خود می گذراند .

بلوغ روانی:

تقریبأ دو تا چهار سال بعد از بلوغ جسمی، بلوغ روانی ایجاد می شود . بلوغ روانی یعنی داشتن رشد عاطفی و عقلی .رشد عاطفی  یعنی توانایی کنترل احساساتی مانند گریه ، ترس ، خشم ، حسادت ، محبت و شادمانی .

جوانی که با شکست های کوچک و یا کوچکترسن انتقادهای دیگران عصبانی می شود ،پرخاش می کند ،داد وفریاد می کند ،گریه و یا قهر می کند ،چیزی را می شکند یا کسی را می زند ،برای ازدواج آمادگی ندارد . با بلوغ عاطفی ،احساسات نوجوان ثابت می شود و تمایل های عاطفی  مخصوص این سن در او  به وجود می آید.

نوجوان از بازی های کودکانه دست می کشد و به خود آرایی و دوست یابی می پردازد . رشد عقلی یعنی توانایی درک و فهم ، تفکر ، پیش بینی و نتیجه گیری همچنین تعیین هدف با انتخاب وسیله مناسب برای رسیدن به هدف و قدرت حل مسایل و مشکلات نشاندهنده ی رشد عقلی است .

رشد عقلی و فکری بعد از رشد جسمی و کم کم در طول زندگی کامل می شود . بعد از پشت سر گذاشتن بحرانهای دوران بلوغ،شخص استعدادها و تواناییها و امکا نات محیطی خود را بهتر می شناسد و می تواند تصمیم های مناسبتری بگیرد  .

مقاله ای جدید در مورد طلاق