تولید وکسب ثروت
آشنایی باعوامل تولید وکسب ثروت وایده های تولید ثروت ونقشه راه تولید ثروت برای فعالان حوزه کسب وکار ضروری است. تولید ثروت ازسه موج معروف در اقتصاد می گذرد.برای اطلاع از سه موج تغییر در اقتصاد جهانی این مقاله فراهم گردید.در ادامه عوامل تولید که باعث ثروت مندی افراد در طول تاریخ شده اند معرفی می گردند.
نقشه راه تولید ثروت
عوامل تولید وکسب ثروت رابطه نزدیکی با هم دارند.تغییر در عوامل تولید باعث تغییر در روش های کسب ثروت می شود .
در تاریخ اقتصاد مانند اغلب علوم دیگر سه موج بزرگ تغییر در جهان رخ داد. این امواج به موجهای اول،دوم و سوم مشهور شده اند.
- موج اول دوران کشاورزی است که ده هزار سال طول کشید .
- موج دوم به دوره صنعتی مشهور است . این موج از اورپای باختری و امریکای شمالی آغاز گردید . این موج تاکنون هم ادامه دارد.
- موج سوم یادآور دوران دانش پایه است که درزادگاه تمدن صنعتی و همچنین شرق آسیا در حال جوانه زدن است.
بافرارسیدن موج سوم ، همه چیز ، از سیاست و اقتصاد وبازرگانی و تکنولوژی تا فرهنگ وارزش های اخلاقی و شیوه های زندگی افراد و ساختار جامعه ، دگرگون می شود.
جهانی شدن امورمالی و تجارت و سست گرفتن مرزها و پایه های دولت ملی مشخصه این موج هستند. انفجار اطلاعاتی و ارتباطی و غیره هم از آثار سومین موج تمدن است.
انفجار اطلاعات و عوامل تولید وکسب ثروت
نشانه های موج سوم برای انفجار اطلاعاتی به شرح زیر هستند:
- افزایش انفجارآمیز مقدار اطلاعات در حال گردش در سراسر جهان
- انقلاب کامپیوتری،
- چندبرابر شدن ماهواره ها
- گسترش دستگاه های تکثیر
- دستگاه های ضبط ویدئویی
- شبکه های الکترونیک
- پایگاه های داده ها
- دستگاه های فاکس
- تلویزیون سیمی
- ماهواره پخش مستقیم
- وانبوهی از دیگر تکنولوژی های بررسی و پخش اطلاعات
این اجزاء نظام جهانی ، از راه های تازه ای به هم مربوط می شوند. دولت های موج سوم ممکن است برای فراورده های کشاورزی یا موادخامشان، به یک یا چند کشور سخت وابسته باشند.
کشورهای زامبیا که مس خود را ، کوبا شکر خود را و بولیوی که قلع خود را می فروشند ودارای اقتصاد تک محصولی هستند. این سه کشور نمونه های از اقتصاد موج اولی این دوران به حساب می آیند. تولید رشد نیافته و خدمات توسعه نیافته مشخصه این نوع اقتصاد است.
کشور های موج دوم ، به علت پیچیده تر بودن اقتصاد وساختار اجتماعی شان ، نیازمند پیوند های متنوع تری با جهان خارج هستند. اقتصاد دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ ایالات متحده امریکا نمونه ای از اقتصاد موج دوم به شمار می رود.
اقتصاد صنعتی موج دوم به اقتصاد دودکشی معروف است که کشورهای آن نا حدودی وابستگی متقابل دارند.
کشور های موج سومی آنهایی هستند که با آغاز دهه۱۹۷۰ به بازسازی اقتصادی خود پرداختند. در چنین کشور های شرکتها و دستگاه های دیوانی غول پیکر دولتی دو باره سازمان داده می شوند، تفکیک می گردند یا از اهمیت شان کاسته می شود .
در کشور های موج سوم واحدهای تازه ای متولد می شوند که جامعه را با شبکه ای از سازمانهای قطعه قطعه شده ودارای ارتباط ناپیوسته می پوشاند(جنگ وضدجنگ،صص۱۴و۲۱۷و۳۲۷).

عوامل تولید وکسب ثروت
عوامل تولید وکسب ثروت به تفکیک سه موج اقتصادی:
- منبع اصلی تولید ثروت در اقتصاد موج اول زمین های کشاورزی بود.
- در موج دوم صنعت نام گرفت .
- در موج سوم هم این منبع دانش نام دارد (تولید دانش واطلاعات)
همان طور که گفته شد عوامل تولید وکسب ثروت ارتباط تنگاتنگی دارند.معرفی عوامل تولید می تواند نگرش ما به کسب ثروت بهبود ببخشد .
در این مقاله بیشتر به اقتصاد موج سوم می پردازیم.این اقتصاد موج سوم در تولید دارای ویژگی های به شرح زیر است که تولید ثروت را تغییر می دهد.
- عوامل تولید
- ارزش های ناپیدا
- غیر انبوه ساری
- کار
- نوآوری
- اندازه
- سازمان
- یکپارچگی سیستم ها
عوامل تولید وکسب ثروت
عوامل تولید وکسب ثروت در موج های اقتصادی عملکرد متفاوتی دارند.مثلا زمین ، کارگر، مواد خام و سرمایه در گذشته عوامل اصلی در اقتصاد موج دومی بودند.
اما در اقتصاد موج سومی عوامل تولید وکسب ثروت به معنی وسیع خود شامل موارد زیراست:
- یافته ها
- اطلاعات
- نگاره های ذهنی
- نماد ها
- فرهنگ
- ایدئولوژی
- ارزش ها
این موارد دراقتصاد موج سوم تولید را شکل می دهد. چنانچه یافته ها ، اطلاعات یا دانش مناسب وجود داشته باشد، می توان از همه داده های دیگری که برای تولید ثروت به کار می رود کاست.
داده های ناشی از دانش واقعی می تواند از نیاز های کارگری بکاهد، به ذخیره سازی پایان دهد ، در انرژی و مواد خام اولیه صرفه جویی کند ومقدار زمان و فضا وپول مورد نیازبرای تولید را پایین آورد. یک دستگاه برش کامپیوتریبسیار دقیق تر از دستگاه جانشینش که به مرحله هوشمندی نرسیده است کار می کند و پارچه یا فلز کمتری را به هدر می دهد.
ماشین های خود کار با هوش که کتاب ها را چاپ و صحافی می کند در مقایسه با ماشین هائی که جایشان را می گیرد و نیروی بی جان دارد کاغذ کمتری به کار می برد.
دستگاه های کنترل کننده باهوش از راه تنظیم حرارت در ساختمانهای اداری،در انرژی صرفه جویی می کنند، در این موارد و همه موارد مشابه دانش پایه است که به کمک تولید می آید.
اگر این دانش به درستی به کار گرفته شود،جانشین نهایی دیگرداده ها می گردد .امروز دانش روان ترین و مهم ترین عامل در میان همه عوامل تولید است، خواه قابل اندازه گیری باشد یا نباشد.
چیزی که اقتصاد موج سومی را به راستی انقلابی می کند ، این واقعیت است که در حالی که زمین ، کارگر، مواد خام وحتی سرمایه می تواند منابعی محدود ومیرا تلقی شوند،دانش ، به هر معنی،تمام نشدنی است.
برخلاف یک کوره ذوب فلز یا خط تولید ،دانش ممکن است همزمان بوسیله دوشرکت به کاربسته شودواین شرکت ها می توانندازآن برای تولید دانش بازهم بیشتربهره گیرند(جنگ وضدجنگ ص۸۸)
ارزش های ناپیدا وایده های تولید ثروت
ارزش یک شرکت موج دومی می توانست برحسب دارائی های عادی به شرخ زیرباشد:
- ساختمان ها
- ماشینها
- سهام
- موجودی انبار
ارزش شرکت های موفق موج سومی ، هر روز بیشتر به توانائی استراتژیکی وعملی آنهادرجذب،تولید،توزیع وکاربرددانش بستگیپیدامیکند.
ارزش حقیقی شرکت هایی مانند کومپاک ،کداک یازیمنس بیشتر مربوطبه اندیشه ،بینش واطلاعات نهفتهدر مغزکارکنانشان و بانک های اطلاعاتی وامتیازات انحصاری است که در اختیار دارند،تا کامیون ها، خطوط تولیدودیگردارائی های فیزیکی که ممکن است داشته باشند.
این امتیازات است که به ارزشهای ناپیدا تعبیر می شوند. بنابر این امروزه خودسرمایه هرچه بیشتر مبتنی برعناصر ناپیدااست.
غیر انبوه ساری
درحالی که بنگا های صنعتی مجهز به ربوت یا آدمک های صنعتی قادر به تولید بی پایان نمونه های متفاوت وارزان ومنحصر به فرد می باشد وبه شرکتهای موج دومی مربوط هستند، تولیدکالا بصورت غیر انبوه وتخصصی از مشخصه های شرکت های موج سومی است.
تولید انبوه وجه مشخصه شرکت موج دومی است وبه مرور در حال منسوخ شدن است . اما محدودکردن تولید و تولید کالای تخصصی وظیفه انقلابی شرکت های موج سومی است.
یک فروشگاه مربوط به نسل دوم مانند وال مارت می تواند نزدیک به ۱۱۰۰۰۰ قلم کالا در انواع،اندازه ها،مدل ها و رنگ های گوناگون به خریداران عرضه کند تا در میان آنها دست به انتخاب بزند.البته این بازارهای انبوه هم روز به روز به شاخه های زیادتری تبدیل می شوند.
در آنها،فروشگاه های کالاهای ویژه،بوتیک ها ،سوپر ماکت ها،سیستم های تلویزیونی خرید از خانه وخرید با کامپیوتر ،تحویل مستقیم با پست و غیره به طرق جدید در حال جذب هرچه بیشتر مشتریان خود هستند.
در مقابل آگهی های تبلیغاتی از طریق رسانه های غیر انبوه (تخصص)بربازارهای کوچک تر و کوچک تر متمرکز می شود.مثلا زمانی شبکه های تلویزیونیNBC ،CBS،ABC در تولید انبوه به ایجاد برنامه های مختلف می پرداختند .
با ورود یک دانش موج سومی مانند فیبر نوری که می تواند به طور هم زمان ۵۰۰ کانال تلویزیونی را با امکان برقراری ارتباط متقابل دهد ودر اختیار مشتریان بگذارد،فعالیت در زمینه اطلاع رسانی بصورت یک فوق تخصص درآمد.
غیر انبوه (تخصصی)شدن همزمان تولید،توزیع و ارتباطات ، انقلابی در اقتصاد پدید می آورد وآن را از همگنی به سوی ناهمسانی می برد.
عزیزان برای مطالعه بیشتر مطالب نویسنده به سایت مشاوره وبرنامه ریزی تحصیلی شغلی مراجعه کنید.
کار
نفس کار دگرگون می شود. کاربدنی کم مهارت و اساسا قابل جابجایی، موج دوم را پیش می برد.در این موج آموزش وپرورش توده ای به شیوه کارخانه ای ، کارگران رابرای کار عادی و تکراری آماده می ساخت.
برعکس،موج سوم،براثرافزایش شدیدنیازبه مهات،بارشدعدم قابلیت جابجایی نیروی کار همراه است.یک کارگرساده می تواند درهر پست ساده به کاربدنی بپردازد،اما یک متخصص لزوما نان تخصص خود را می خورد.
یک مهندس الکترونیک نمی تواند نیاز یک دستگاه را به مهندس محیط زیست برطرف کند، همان طوری که یک متخصص زنان نمی تواند به جراحی مغز بپردازد. کاربسیار تخصصی در جوامع موج سومی یک امر عادی است.
امروزه با کم شدن کارگران تولیدی درکارخانه نسبت به کارگران یقه سفید فنی حرفه ای وجه تمایز آنها نامشخص است. در این جوامع کارگران مولد و غیر مولد یه یک اندازه ارزش دارند.
نوآوری
نوآوری موج سومی در اقتصاد زمانی به اوج خود رسید که ژاپن واروپاپس ازجنگ جهانی دوم به خود آمدند و بنگاه های امریکایی برایهمچشمیکردنبهنوآوریدرمحصولات،تکنولوژی،فرایندها،بازاریابی وتدارک مالی پرداختند.
هرماه چیزی حدود ۱۰۰۰ قلم محصول جدید در فروشگاهای امریکاعرضه می شود. هنوز یک مدل از یک کالا در دست مشتری آزمایش نشده ، مدل بالاتر آن روانه بازار می گردد.
در چنین اقتصادی بنگاه های زیرک کارگران را تشویق می کنند تا دست به ابتکار بزنند،پابه پای افکار تازه پیش روند وحتی اگر لازم باشد کتاب قواعد را به کناری بیاندازند(جنگ وضدجنگ،ص۹۲(
جریان نوآوری تکنولوژیکی شامل سه مرحله است که با هم پیوند دارند وهر مرحله در یک دوره کامل به دو مرحله دیگر کمک می کند.نخست نوبت اندیشه خلاق و امکان پذیر است،ودوم کابردعملی آن وسوم انتشاروپخش آن درجامعه.
هنگامی که انتشاروپخش یک تکنولوژی حامل اندیشه نو باعث ایجاد اندیشه های خلاق جدیدیبشود، فرایند تکمیل ودور بسته می شود.امروزه آشکارشده است که زمان بین هریک از این مراحل دراین دورکوتاه تر شده است.
آپولونیوس اهل پرگا یونان مقاطع مخروطی راکشف کرد،اما ۲۰۰۰ سال بطول انجامید تاآنها را در امور مهندسی بکارگیرند.
بین کشف خاصیت بیهوش کنندگی اتر توسط پاراسلسوس وزمانی که این کشف برای چنین هدفی بکار رفت،عملا قرنها فاصله افتاد.
در سال ۱۸۳۶ماشینی اختراع شدکه غلات را درو می کردو می کوبید وکاه رادسته بندی می کردودانه ها را درون کیسه می ریخت.
خود این ماشین براساس نوعی تکنولوزی ساخته می شد که آن زمان حداقل بیست سال قدمت داشت.اما یک قرن بعر در دهه ۱۹۳۰این ماشین به نام کمباین به بازارعرضه شد.
نخستین امتیاز برای ساختن ماشین تحریر انگلیسی در سال ۱۷۱۴ به ثبت رسید، اما یک قرن ونیم طول کشید تا ماشین تحریر در بازار در دست رس همگان قرارگیرد.
از زمانی که نیکلاس آپرت شیوه نگهداری موادغذایی رادرقوطی های دربسته کشف کرد تا اهمیت یافتن صنعت کنسووسازی درصنایع غذایی یک قرن طول کشید. (شوک آینده، صص۳۱-۲۶(
اندازه
امروزه واحدهای کار کوچک می شود.به جای آن که هزاران کارگر به دروازه یک کارخانه هجوم ببرند ، همان طوری که اقتصاد دودکش دار موج دوم حامی آن بود، حجم عملیات،همپای بسیاری از محصولات کوچک می شود.
گروه های کاری کوچک و متفاوت ، جای شمار زیادی از کارگران را می گیرند که بیشتر کاربدنی یک سانی انجام می دهند. کارهای بزرگ در حال کوچک شدن است وکارهای کوچک رو به فزونی دارد.
شرکت آی.بی.ام با ۳۷۰هزار نیرو به خاطر ظهور تولید کنندگان کوچک در جهان در حال نابودی است که برای زنده ماندن به خدمت بسیاری ازکارگران خاتمه داده وخودرابه سیزده واحدکاری مختلف وکوچکتر تقسیم می کند.
درنظام موج سوم،زیانهای اقتصادی ناشی از پیجیدگی اهمیتی بیش از صرفه جویی های ناشی از مقیاس دارد.هرچه بنگاه پیچیده تر باشد ، دست های چپ وراست کمتر می توانند کاربعدی همدیگر را پیش بینی کنندوکارها بی سروصدا انجام می گیرد. دراین باره ، این فکر قدیمی که هرچیز بزرگتر باشد لزوما بهتر است ، هر دم بیشتر منسوخ می گردد.
سازمان
شرکت ها در تلاش برای تطبیق با تغییرات شتاب آلود ، در زمینه پاره پاره کردن ساختار دیوان سالارانه موج دومی خود بریکدیگر پیشی می گیرند.
شرکت های عصر صنعتی نمودارهای یکسانی داشتند ، آنها هرمی شکل، یکپارچه و دیوان سالارانه بودند. بازارها،تکنولوژی ها،ونیازهای خریدار،امروزه چنان با شتاب دگرگونمی شود ، وچنان فشارهای گوناگونی به بنگاه وارد می آورد که یکدست بودن دیوانسالارانه در حال خروج از صحنه است.
پژوهش در مورد گونه های جدیدی از سازمان جریان دارد.برای نمونه ، طراحی مجدد اصطلاحی است که در مدیریت رایج شده ودر پی نوسازی بنگاه است، آن هم بیشتر در زمینه فرایندها تا بازارها و کالاهای ویژه دسته بندی شده.
ساختارهائی که به طور نسبی همگون سازی شده است ،در برابر سازمان هائی که به تنوع روی آورده اند، ودر آنها گروه های متخصص طراحی و برنامه ریزی ، مراکز سوددهی،گونه های متنوعی از ائتلاف های استراتژیکی وفعالیت های تجاری مشترک از مرزهای ملی فراتر می رود، به زانو در می آید.
یکپارچگی سیستم ها
پیچیدگی فزاینده اقتصاد،همبستگی و مدیریت خردمندانه تری را طلب می کند. شرکت غذائی نابیسکو ، که یک مورد استثنائی نیست ، هر روزه باید پانصد سفارش را برای تقریبا صدها هزار فراورده مختلف که از ۴۹ کارخانه و ۱۳مرکز توزیع فرستاده می شود ، انجام دهد ودر همان حال ۳۰هزار قرارداد فروش اضافی با مشتریانش را نیز در نظر داد.
خلاصه بحث
آشنایی باعوامل تولید وکسب ثروت وایده های تولید ثروت ونقشه راه تولید ثروت برای فعالان حوزه کسب وکار ضروری است. تولید ثروت ازسه موج معروف در اقتصاد می گذرد.
منابع:
کتاب شوک آینده نوشته آلوین تافلر
کتاب جنگ وضدجنگ آلوین تافلر وهایدی تافلر
4 دیدگاه
مبین قادری زیارت
دوازدهم نقشه کشی معماری
فاطمه مرادیان
خسته نباشید. مچکرم
آژوان چهری
سلام کاشکی مطالب جدید ثروت ساز را معرفی می کردی
ناجی هدایتی
سلام . به امید خدا در فرصت مناسب مقاله عوامل تولید وکسب ثروت را آپدیت می کنیم چشم مطالب جدید ثروت ساز هم اضافه می نماییم